احوال کریم خان زند از کتاب تاریخ ایران سرجان ملکم

...در جمیع ایام حیات نوعی سادگی مردانه در طبیعت داشت که هرگز اعتنا به مزخرفات پادشاهی نکرد...اگرچه مروت بر مزاجش غلبه داشت اما بعضی اوقات عقوبت سخت میکرد ...خصم ذلیل یا نادم هرگز از وی مایوس نشد،از اشکارترین صفات او نیکدلی بود....رعایت لوازم مذهب با حسن وجه نمودی اما سخت رو و سخت گیر نبودی غالبا خوش و خرم بود و تا اخر ایام حیات از لذات دنیا بهره برد و همی خواست تا دیگران نیز بهره ور باشند...در اجرای شهوات و استیفای لذات هم به نوعی نبوده است که بحد افراط رسیده باشد و او را مانع از مهمات امور سلطنت بوده باشد.
تربیتی نداشت منقول است که حتی نوشتن هم نمی دانست...
سواری بیعدیل بود قوت بدنی زیاد و در استعمال اقسام آلات حربی حذاقتی وافر و اندامی چست و چالاک داشت.
اما اگرچه خود از کسب علوم بیشتر بهره بودی علما را اعزاز و احترام و دیگران را به تحصیل دانش ترغیب و تشبیب فرمودی.دربار او مرجع ادبا و مجمع فضلا بود...بالجمله نام او تا امروز در اهالی ایران به نیکی مذکور می شود.
زنده است نام فرخ نوشیروان هنوز
گرچه بسی گذشت که نوشیروان نماند